ویژه هشتم مارس

 

             

 

            

8 مارس همیشه مقطع زمانی خوبی است برای بررسی و نقد آنچه بوده، هست و آنچه خواهد آمد؛ زمان خوبی برای اعتراض به آنچه بر ما رفته و می­­رود. زمان خوبی برای نقد کارهای کرده و نکرده­مان. زمان خوبی برای تقدیر از همت آدمهایی که زندگیشان مبارزه برای بهتر زیستن است.

8 مارس زمان خوبی است برای نوشتن. برای نوشتن از خودمان، خودی بی هیچ پیشوند و پسوند اضافی، از دغدغه هایمان، از هر آنچه به عنوان انسانی تجربه اش می کنیم.

8 مارس روزی برای نوشتن از زنانگی است. زنانگی که دوستش داریم، زنانگی که منتقدش هستیم، زنانگی که از آن متنفریم.

ما به بهانه 8 مارس از چیزهایی نوشته ایم که دوست  داشتیم در 8 مارس بگوییم.

 

 نوشته های ما را بخوانید:

هدیه تولد من : پریسا 

چه روزهایی داریم چه روزهایی نداریم: کاوه   

 ۱/۴ خشکی کافی نیست! غزال   

از ۸ مارس تا ۸ مارس: فروغ  

۸ مارس: مارال   

خواب: فروغ    

زن بودن یعنی...: مریم  

من بهترم یا علی؟  منا

من بهترم یا علی؟

همیشه به ما گفته اند برای گرفتن حق باید جنگید .و من همیشه در تمام طول زندگیم برای گرفتن حقم جنگیده ام . برای گرفتن حقم از تمام کسانی که من بودنم را باور نکرده اند.  

من عادت نکرده بودم مرا کوچک بشمرند مادرم مرا باور داشت .پدر همیشه میگفت تو میتوانی ... و من این را باور داشتم . ولی نمیدانم چرا آدمهای دیگر توی کلاسهای مهدکودک اینگونه نبودند نمی فهمیدم چرا عمو میگوید علی من حتما از منا زرنگتر است علی پسر است منا تا کجا میتواند این مبارزه را ادامه دهد حتما شکست میخورد . هیچوقت فراموش نمیکنم حتی مادر هم جوابی به عمو نداد.  

ادامه مطلب ...

زن بودن یعنی...

تمام آن چیزهایی که تجربه می­کند یک زن، تمام آن چیز هایی است که تجربه نمی­کند یک مرد. زن بودن یعنی گیج خوردن در کابوس­هایی که دم به دم به سراغت می­آیند؛ بی­آنکه بدانی، به سراغت می آیند. پـُرت می­کنند از احساس­های متضاد دردناکی که هیچ دلیلی برای وجودشان نمی­یابی. هیچ دلیلی برای بودنشان، آمدنشان ... زن بودن بعضی وقتها مثل زیستن پس از مرگ، رنج­آور است.مثل زمانی که دست به خودکشی می زنی و وقتی به هوش می آیی همه­ی کسانت را می­بینی که برای زنده ماندنت تقلا کرده اند و تو با اولین نگاه آشنایی که بر چهره­ات می­نشیند ،می­فهمی که شکست خورده­ای و محکومت کرد­اند به تولد دوباره­ای که نمی­خواستی...

ادامه مطلب ...

خواب

از درخت بالا رفته بودی، سیب می­خوردی. من هم پایین درخت مراقبت بودم. گفته بودی برایم سیب می­چینی و نمی­چیدی... چه منتی بر من گذاشتی وقتی سیبی ناخواسته از دستت رها شد و چه خوشحال شدم من وقتی باور کردم سیب برای من  چیده شده!

فکر تو بود که کنار درخت سیب بازی کنیم. داشتی برایم می­گفتی می­توانی از دیوار خانه آقای رئیسی هم که از همه دیوارهای کوچه بلندتر بود بالا بروی و راحت پایین بپری و من در نهایت صداقت باور کردم و نگران عصای آقای رئیسی شدم که دفعه قبل تنت را کبود کرده بود.

 به طرف دیوار خیز برداشتی. روی دیوار دستهایت را قهرمانانه بالا بردی، گفتی فاتح قسطنطنیه­ای و من برایت کف زدم. مادرت در حیاط به گلها آب می­داد و حرفهایت را تحسین می­کرد .

تو سیبهایت را خورده بودی اما من فقط یک گاز زده بودم به سیبم که مادرم از پشت پنجره مرا دید فریاد زد و...

     

ادامه مطلب ...

از8 مارس تا 8 مارس

سالی که گذشت، آیا سال خوبی برای زنان بود؟ این سئوالی است که در هر مبدا زمانی از خود می­پرسم و ناخودآگاه مرور می­کنم آنچه رفته است را، و حالا این مبدا زمانی، 8 مارس است، روز زن.

اینک مرور مرا از حوادث 8 مارس 2008 تا 8 مارس 2009 در زیر می­خوانید:

* لایحه حمایت از خانواده! اتحادی ناخواسته

شاید بتوان گفت جنجالی­ترین مسئله­ای که فعالان حوزه زنان در یک سال اخیر با آن مواجه بودند لایحه حمایت از خانواده بود. این لایحه تیر ماه 1386 در هیئت وزیران به تصویب رسید و به مجلس تقدیم شد و از همان ابتدا مورد انتقاد فعالان حوزه زنان قرار گرفت. ماده 23 این لایحه اختیار همسران دائم بعدی را با اجازه دادگاه و پس از احراز توانایی مالی مرد با تعهد اجرای عدالت بین همسران مجاز می­دانست و ماده 25 آن وزارت امور اقتصادی و دارایی را موظف می­کرد که از مهریه­های بالاتر از حد متعارف به صورت  تصاعدی در هنگام ثبت ازدواج، مالیات وصول نماید.

طیف­های مختلف زنان مخالفت خود را با لایحه حمایت از خانواده اعلام نمودند و سخنرانی­ها و نشست­های ­بسیاری در نقد آن ­برگزار شد.

تیر ماه 1387، کلیات لایحه حمایت از خانواده درکمیسیون قضایی و حقوقی مجلس به تصویب رسید و با واکنش شدید زنان مواجه شد. این اعتراض­ها به صورت پخش بروشور، کارت پستال، زدن وبلاگ و... با شدت بیشتری ادامه یافت. 10 شهریور 87 ، حضور گروه­های مختلف زنان در ساختمان مجلس که خواستار خروج لایحه حمایت از خانواده از دستورکار مجلس بودند، سبب شد لایحه همان روز به صورت موقت از دستورکار خارج و به کمیسیون قضایی سپرده شود. در نهایت در 19 شهریور ماه، کلیات لایحه بدون مواد مورد اعتراض زنان در صحن علنی مجلس به تصویب رسید. گرچه در آذر ماه، ماده 23 با اندک تغییراتی، به لایحه بازگشت.

ادامه مطلب ...

هشت مارس

اولین هشت مارسی که فهمیدم هشت مارسی هم وجود داره پنج سال پیش بود. اون موقع با رشادت پیشنهاد یکی از بچه ها رو برای چسبوندن پوسترهای روز جهانی زن به دیوارهای دانشکده، رد کردم. به یک دلیل خیلی ساده: کودک بودم و با بساطت خاص کودکان به دنیا نگاه می کردم. به نظرم ناله کردن از ”ستمی که به زن ها میره“ پذیرفتن تلویحی فرودستی بود و باز به نظرم همه ی ما انسان بودیم ... و لزومی نداشت به زن بودن خودمون تاکید اضافی بکنیم. گفتم که، بچه بودم.

اما امروز یعنی خیلی پیش از امروز متوجه شده ام که نه! گویا خیلی هم همه مون ”انسان“ نیستیم. یا اجازه اش رو پیدا نکرده ایم یا به سادگی توی کنش های متقابل بهمون فهمونده شده که انسان نیستیم یا با پنبه و خیلی چربدستانه سرمون رو بریده ان و خودمون هم اصلاّ نفهمیده ایم یا حداقلش اینه که مجبور بوده ایم برای اعاده ی انسانیتمون بجنگیم و این همه ی مسئله اس. در واقع” مسئله این است“:

ادامه مطلب ...

۱/۴ خشکی کافی نیست!

 

میخواهم گریه کنم اما 

همین ۴/۱خشکی کافی نیست 

بغض هزارهزار ضربه تازیانه 

بغض هزارهزار مرتبه ی تنهایی و ترس و تحقیر 

بغض هزارهزار ساله ی خواهرانم  

          درگلوی من است 

آه خواهران من ! 

 خواهران بردگی   بی کسی   فقر 

 خواهران حرمسرا  حسرت  رنج 

خواهران دردهای بزرگ تاریخی 

  بر کدامتان بگریم؟

  

                                                                       ماریا النا کروز والرنا

ادامه مطلب ...

چه روزهایی داریم، چه روزهایی نداریم

اساساً چرا روز جهانی زن داریم و چرا روز جهانی مرد نداریم؟ قبل از این که به این پرسش بپردازم مایلم روی کلمه ی جهانی بودن آن تأکید داشته باشم.

روز جهانی زن داریم چون در ۳۶۵ روز سال هستند زنانی که در معرض ضرب و شتم، سوء استفاده و حتی قتل قرار دارند فقط به این خاطر که زن هستند. زنانی وجود دارند که از حق داشتن حقوق برابر مادی، تحصیل و اشتغال با انسانی دیگر به این دلیل که نامش مرد است محرومند. زنانی داریم که باید به کمتر از آنچه استحقاقشان است راضی باشند تا مردان از آن ها راضی باشند. زنانی هستند که در اجتماعاتی که ظاهراً مردان بازیگر اصلیند با آرایش زیبا و بعضاً  نازیبا صرفاً به رقصیدن، تکان دادن پرچمی و یا ایستادن برای جلب توجه مشغولند. بانوانی که در شئون مختلف زندگی خود نمی توانند آزاد باشند. زنانی می بینیم که ساعات مفید روزشان به علت یا بهانه نبود امنیت کمتر از جنس دیگرست و چون هستند زنانی که عموماً به دیده ی تحقیر نگریسته می شوند و بسیاری دیگر که باید مسیری مستقیم را چند متری بدون این که پاهایشان را مستقیم بگذارند طی کنند و به همین صورت بازگردند تا سرگرم کنند هم جنسانشان را و کار کنند غیر هم جنسانشان و سود ببرند عده ای دیگر. چون  زنان باید همیشه دغدغه ی زیبایی داشته باشند.

ادامه مطلب ...

هدیه تولد من

 - دخترم این هم قسمت ما بود که زن خلق بشیم! با چی می جنگی؟ با این تفکرات فقط شرایط رو برای خودت سخت تر می کنی... 

 

   مادرم فکر می کند ، قسمت یا به عبارتی بازی احتمالات است که ما را سر جایمان ثبت می کند. احتمالات هم باعث شد من زن شوم! ولی بازی به همین جا ختم نشد و من در شرایط و زمان و مکانی زن شدم که هر رفتار و کردارم نشانی از اخلاقیات جامعه ام است. به همین دلیل با ظرافتی هر چه تمام تر مورد واکاوی قرار می گیرم! من در زمانه ای زن شدم که حتی قبولی ام در کنکور دانشگاه ها باعث تعجب کارشناسان و مسئولین و مححقان شد و سمینارها و همایش های بسیاری برای آسیب شناسی این پدیده نوین هر روز در گوشه ای برگزار می شود. من در زمانه برچسب های رنگارنگ، که هر کدام نشان انحراف از جایگاه تاریخی ام است زن شدم... 

    مادرم راست می گفت شرایط را بر خودم سخت تر کرده بودم! فکر می کنم پانزده ساله بودم     که اولین برچسب نصیبم شد... 

    - تو شبیه دخترای دیگه نیستی! خواسته هات، رفتارهات، چرا آروم و قرار ندارِی؟! 

 شنیدن این جمله ها در پانزده سالگی برای عجیب بود... یعنی چه که شبیه دخترهای دیگر نیستم؟! نه! دلم نمی خواست شبیه دخترهای دیگر، نباشم. تمام سعی ام را کردم که شباهت هایم را ثابت کنم! سخت بود، با این حجم  سوالاتی که داشتم، چه می کردم؟! گویا کسی دلش نمی خواست به من بگوید چرا در تقسیم آزادی سهم من در خانه همیشه کم تر از برادرم بود. کسی دلش نمی خواست که به من اجازه دهد که فقط یک ساعت با دوستانم تنها بیرون بروم!  

ولی چاره ای نبود... گیجی ها، کج و معوجی ها و خواسته هایم را برای خودم و دفتر خاطراتم نگاه داشتم...

ادامه مطلب ...

قتل ناموسی، خشونت عریان

برای لیلا، دختری که در فرار همیشگی از مقتول شدن، از سایه خود هم می ترسید...

قتل‌های ناموسی، به قتلهایی اطلاق می‌شود که با انگیزه‌ی حفظ ناموس توسط خویشاوندان نزدیک زن، به دلیل برقراری رابطه با مردی خارج از خواست خانواده یا حتی مورد تجاوز قرار گرفتن از سوی مردی دیگر، انجام می‌شود. قربانیان این گونه قتل‌ها، اغلب زنان و دختران و یا مردانی که با آنها رابطه داشته و یا به آنها تجاوز کرده‌اند هستند.

بر اساس آمارهای سازمان ملل سالانه 5000 زن و دختر در اثر قتل‌های ناموسی به قتل می‌رسند. اگر چه بیشتر این قتلها در کشورهای جهان سوم واقع می شود اما محدود به این کشورها نیست.

واکنش‌های جهانی بسیاری به اینگونه قتل­ها صورت گرفته است و در کشورهای مختلف،  قوانین بازدارنده‌ای برای کاهش آن وضع شده است. نه تنها دولتمردان که بزرگان مذهبی هم آنرا تقبیح کرده و خواهان مقابله با آن شدند.(به عنوان نمونه می‌توان به فتوای سید محمد حسین فضل الله در لبنان در حرام بودن در حرام بودن این نوع قتلها اشاره کرد.)

ادامه مطلب ...