میآیم، میآیم، می آیم با گیسویم: ادامه بوهای زیر خاک با چشمهایم: تجربههای غلیظ تاریکی با بوتهها که چیدهام از بیشههای آن سوی دیوار میآیم، میآیم، می آیم و آستانه پر از عشق میشود و من در آستانه به آنها که دوست میدارند و دختری که هنوز آنجا در آستانه پر عشق ایستاده، سلامی دوباره خواهم داد. «به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد» فروغ فرخزاد |