میآیم، میآیم، می آیم
با گیسویم: ادامه بوهای زیر خاک
با چشمهایم: تجربههای غلیظ تاریکی
با بوتهها که چیدهام از بیشههای آن سوی دیوار
میآیم، میآیم، می آیم
و آستانه پر از عشق میشود
و من در آستانه به آنها که دوست میدارند
و دختری که هنوز آنجا
در آستانه پر عشق ایستاده، سلامی دوباره خواهم داد.
«به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد»
فروغ فرخزاد
سلام همسایه من با یه حال و هوای تازه آپم
سحرم رفت
من تنها شدم
من که این روزها خیلی بهش فکر می کنم...
با سلام
چنانچه مایل به تبادل لینک با من هستید ابتدا وبلاگ مرا با نام شعر امروز در وبلاگ خود لینک کنید بعد در وبلاگم به من اطلاع دهید تا بلافاصله شما را لینک کنم.
با تشکر
من هم این روزها خیلی بهش...