-
تأملاتی پیرامون بدن...
شنبه 31 مردادماه سال 1388 02:09
صفحۀ 17 مهر 87 دفتر خاطراتم: وقتی به عنوان یک زن سعی می کنم به تماشای وضع موجود بنشینم و انتخاب کنم که چگونه باشم. می دانم برای هویت سازی و البته نشان دادن هویت ساخته شده به دیگران مانور دادن روی بدن مستقیم ترین راه است. هر کاری بکنم و هر حرفی بزنم باز هم چشم اولین ابزار برخورد بشر با اطرافش است. بدنم مرا به کجا می...
-
آدمهای ناآشنا در «خاک آشنا»
جمعه 30 مردادماه سال 1388 16:27
خاک آشنا روایت « نامدار » شاعر و نقاشیست که در کوهستانهای کردستان زندگی می کند. انسانی که کنج خلوت گزیده چون نمی تواند آلودگی را تحمل کند. آلودگی که او در همه چیز می بیند در هوا، صدا، روابط. او در سرزمینی که مردم با طبیعت زندگی می کنند و به حرفش گوش می سپرند، شعر می گوید و در زیر زمین خانه اش نقاشی می کشد و فارغ از...
-
تو این طور می اندیشی چون: ...
سهشنبه 27 مردادماه سال 1388 01:12
"می دونی، همیشه قوز دماغ رو دوست داشتم؛ یه شکوه خاصی داره...'' به دماغم نگاهی کردی و گفتی:'' چون دماغ خودت صافه اینو می گی.'' فرقی نداشت در کل. اگه با وجود دماغی قوز دار روی صورت خودم هم این حرف رو می زدم احتمالاً به خاطر قوز دماغ خودم بود که گفته بودمش... چه اهمیت داشت که چه را دوست داریم تا وقتی می شود در مورد...
-
ورود به عرصه روزنامه نگاری: نشریه دانش
دوشنبه 19 مردادماه سال 1388 17:49
مطبوعات، از جمله اولین عناصر مدرنی است که به جامعه ایرانی وارد شد. اگرچه این عرصه همچون بسیاری عرصه های دیگر مردانه بود اما زنان به زودی حضور در آن را تجربه کردند. دانش نخستین نشریه تخصصی زنان ایرانی است که به صاحب امتیازی خانم دکتر کحال منتشر می شد. وی، دختر میرزا یعقوب جدیدالاسلام همدانی، نخستین چشم پزشک زنی بود که...
-
ادویه هفت رنگ
چهارشنبه 17 تیرماه سال 1388 21:43
_دخترم این چیزارو بلده! ادویه هفت رنگ رو تو چه غذایی می ریزن؟ نگاهت داشت براندازم می کرد. توپ را قل دادی. _ مامان حواست کجاست؟ این ادویه ها بود با خاله خریدیم هفت تا رنگ داشت و من قاطیش کردم... توپ به کنار حیاط که رسید حوصله ات سر رفت با نیشخند گفتی نمیای دیگه تنها برم؟ مطمئن بودم با خودت می گویی: آخه دخترو چه به...
-
به استقبال روز مادر
سهشنبه 19 خردادماه سال 1388 13:57
تمام کودکی ام چروک افتاده زیر چشمانت که سرمه می کشیدی آنها را روزی که تمام دنیا یک جا در نگاهت آرام می گرفت آن روز که پیراهن پریان را از روی قامت تو می دوختند. آن روز که خود را در ظهر پس کوچه های بلوغت جا گذاشتی با یک «آری» از نو بشمار ما شش نفریم و تو همیشه تا 5 شمرده ای روزی هزار بار دویده ای تمام مسافت زمین را برای...
-
جلسه بیست و ششم اردیبهشت ۸۸
سهشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1388 22:39
این جلسه سومی بود که کتاب ساختار حقوقی نظام خانواده در ایران را میخواندیم. باز هم دور هم جمع شدیم این بار تعدادمان نسبت به جلسات قبل بیشتر بود. مهسا و ساناز ونسیم ومهدی و نینا و ... چند جلسه هست که به جمعمان اضافه شدند. وما خوشحالیم که دوستان جدیدی پیدا میکنیم . و خوشحال تریم که دوستانمان با ما میمانند. ابتدای جلسه...
-
از این به بعد شنبه ها
سهشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1388 21:05
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 یک سال و گروه مطالعات زنان پنج. گروهی جوان یا گروهی جوان. مثل اینکه با پنج گره خورده ایم، پنج نفری که در اکثر جلسات حاضر بودند. ای کاش لااقل گروه ده بودیم. با چهار نفر شروع کردیم و بعد سه، چهار و پنج. همین طور ادامه می دادیم، می آمدند و متأسفانه...
-
گزارش جلسه ی پنجشنبه بیست و هفتم فروردین
شنبه 29 فروردینماه سال 1388 14:33
روز پنجشنبه بیست و هفتم فروردین اولین جلسه ی سال جدید گروه مطالعات پنج برگزار شد. طبق روال از سه تا پنج عصر. فروغ، پریسا، کاوه،غزال، مرید و من بودیم و یک عضو جدید به اسم فرزانه. اول جلسه اخبار این روزها ردو بدل شد و کمی درباره ی مطالبات زنان از رئیس جمهور آینده و فعالیت هایی که گروه های مختلف برای سر و سامان دادن به...
-
معرفت شناسی فمینیستی
جمعه 28 فروردینماه سال 1388 16:14
معرفت شناسی [1] فمینیستی همچون بسیاری از حوزه های دانش فمینیستی با نقد آغاز می شود. فمینیستها با انتقاد از شیوه رایج در علم، به مناسبات تولید دانش و نمود قدرت در آن پرداختهاند. انتقادات فمینیستها به معرفتشناسی هم شامل روششناسی غالب در علم است و هم نوع روش آنها در برخورد با موضوعات تحقیق. فمینیستها معتقدند که علوم...
-
یک سالگی ما.
چهارشنبه 19 فروردینماه سال 1388 14:10
همین روزها بود. اواسط فروردین ماه 1387. اولین حضورم در گروه مطالعات 1 و تصمیمات جدید برای ادامه گروههای مطالعاتی. خانم معینی به کناری کشاندم : _ ما می خوایم تو مسئول یکی از گروههای مطالعاتی باشی. گروه مطالعات جوانان. با چنان قطعیتی این حرف را زد که انگار کار از تصمیم گیری من گذشته است. بهانه ای برای نپذیرفتن نداشتم جز...
-
ایستگاهها
چهارشنبه 19 فروردینماه سال 1388 14:03
برخی زنان در عاشق انتظارند در انتظار زندگی، در انتظار تلفنی در انتظار لمس کردن زیر نور تابستانی در انتظار خورشید در انتظار درمان در انتظار صدای زنی دیگری گه بر آنها زندگی را ممکن کند. زنجیرهایشان را پاره کند و واژه ها بر زبانشان بنشاند فرم ببخشد آهنگ نوشتارشان را فریادشان را تا دیگر به خواب رفتگان را یادآور باشند از...
-
بهار مبارک...
پنجشنبه 29 اسفندماه سال 1387 18:24
-
ویژه هشتم مارس
شنبه 17 اسفندماه سال 1387 19:39
8 مارس همیشه مقطع زمانی خوبی است برای بررسی و نقد آنچه بوده، هست و آنچه خواهد آمد؛ زمان خوبی برای اعتراض به آنچه بر ما رفته و میرود. زمان خوبی برای نقد کارهای کرده و نکردهمان. زمان خوبی برای تقدیر از همت آدمهایی که زندگیشان مبارزه برای بهتر زیستن است. 8 مارس زمان خوبی است برای نوشتن. برای نوشتن از خودمان، خودی بی...
-
من بهترم یا علی؟
شنبه 17 اسفندماه سال 1387 19:36
همیشه به ما گفته اند برای گرفتن حق باید جنگید .و من همیشه در تمام طول زندگیم برای گرفتن حقم جنگیده ام . برای گرفتن حقم از تمام کسانی که من بودنم را باور نکرده اند. من عادت نکرده بودم مرا کوچک بشمرند مادرم مرا باور داشت .پدر همیشه میگفت تو میتوانی ... و من این را باور داشتم . ولی نمیدانم چرا آدمهای دیگر توی کلاسهای...
-
زن بودن یعنی...
شنبه 17 اسفندماه سال 1387 18:48
تمام آن چیزهایی که تجربه میکند یک زن، تمام آن چیز هایی است که تجربه نمیکند یک مرد. زن بودن یعنی گیج خوردن در کابوسهایی که دم به دم به سراغت میآیند؛ بیآنکه بدانی، به سراغت می آیند. پـُرت میکنند از احساسهای متضاد دردناکی که هیچ دلیلی برای وجودشان نمییابی. هیچ دلیلی برای بودنشان، آمدنشان ... زن بودن بعضی وقتها...
-
خواب
شنبه 17 اسفندماه سال 1387 18:38
از درخت بالا رفته بودی، سیب می خوردی. من هم پایین درخت مراقبت بودم. گفته بودی برایم سیب می چینی و نمی چیدی .. . چه منتی بر من گذاشتی وقتی سیبی ناخواسته از دستت رها شد و چه خوشحال شدم من وقتی باور کردم سیب برای من چیده شده! فکر تو بود که کنار درخت سیب بازی کنیم. داشتی برایم میگفتی میتوانی از دیوار خانه آقای...
-
از8 مارس تا 8 مارس
شنبه 17 اسفندماه سال 1387 18:37
سالی که گذشت، آیا سال خوبی برای زنان بود؟ این سئوالی است که در هر مبدا زمانی از خود میپرسم و ناخودآگاه مرور میکنم آنچه رفته است را، و حالا این مبدا زمانی، 8 مارس است، روز زن. اینک مرور مرا از حوادث 8 مارس 2008 تا 8 مارس 2009 در زیر میخوانید: * لایحه حمایت از خانواده! اتحادی ناخواسته شاید بتوان گفت جنجالیترین...
-
هشت مارس
شنبه 17 اسفندماه سال 1387 17:47
اولین هشت مارسی که فهمیدم هشت مارسی هم وجود داره پنج سال پیش بود. اون موقع با رشادت پیشنهاد یکی از بچه ها رو برای چسبوندن پوسترهای روز جهانی زن به دیوارهای دانشکده، رد کردم. به یک دلیل خیلی ساده: کودک بودم و با بساطت خاص کودکان به دنیا نگاه می کردم. به نظرم ناله کردن از ”ستمی که به زن ها میره“ پذیرفتن تلویحی فرودستی...
-
۱/۴ خشکی کافی نیست!
شنبه 17 اسفندماه سال 1387 15:43
میخواهم گریه کنم اما همین ۴/۱خشکی کافی نیست بغض هزارهزار ضربه تازیانه بغض هزارهزار مرتبه ی تنهایی و ترس و تحقیر بغض هزارهزار ساله ی خواهرانم درگلوی من است آه خواهران من ! خواهران بردگی بی کسی فقر خواهران حرمسرا حسرت رنج خواهران دردهای بزرگ تاریخی بر کدامتان بگریم؟ ماریا النا کروز والرنا دختران خسته ی بی هیچ...
-
چه روزهایی داریم، چه روزهایی نداریم
شنبه 17 اسفندماه سال 1387 15:00
اساساً چرا روز جهانی زن داریم و چرا روز جهانی مرد نداریم؟ قبل از این که به این پرسش بپردازم مایلم روی کلمه ی جهانی بودن آن تأکید داشته باشم. روز جهانی زن داریم چون در ۳۶۵ روز سال هستند زنانی که در معرض ضرب و شتم، سوء استفاده و حتی قتل قرار دارند فقط به این خاطر که زن هستند. زنانی وجود دارند که از حق داشتن حقوق برابر...
-
هدیه تولد من
شنبه 17 اسفندماه سال 1387 11:28
- دخترم این هم قسمت ما بود که زن خلق بشیم! با چی می جنگی؟ با این تفکرات فقط شرایط رو برای خودت سخت تر می کنی... مادرم فکر می کند ، قسمت یا به عبارتی بازی احتمالات است که ما را سر جایمان ثبت می کند. احتمالات هم باعث شد من زن شوم! ولی بازی به همین جا ختم نشد و من در شرایط و زمان و مکانی زن شدم که هر رفتار و کردارم نشانی...
-
قتل ناموسی، خشونت عریان
سهشنبه 6 اسفندماه سال 1387 20:29
برای لیلا، دختری که در فرار همیشگی از مقتول شدن، از سایه خود هم می ترسید... قتلهای ناموسی، به قتلهایی اطلاق میشود که با انگیزهی حفظ ناموس توسط خویشاوندان نزدیک زن، به دلیل برقراری رابطه با مردی خارج از خواست خانواده یا حتی مورد تجاوز قرار گرفتن از سوی مردی دیگر، انجام میشود. قربانیان این گونه قتلها، اغلب زنان و...
-
...
شنبه 26 بهمنماه سال 1387 10:00
هرگز آرزو نکردم یک ستاره در سراب آسمان شوم یا چو روح برگزیدگان همنشین خامش فرشتگان شوم هرگز از زمین جدا نبوده ام با ستاره آشنا نبوده ام روی خاک ایستاده ام با تنم که مثل ساقه گیاه باد و آفتاب و آب را می مکد که زندگی کند... فروغ فرخزاد
-
آخرین پنجشنبه اگر فرزند دختر دارید
شنبه 19 بهمنماه سال 1387 01:20
پنجشنبه هفدهم بهمن ماه جلسه ما طبق روال هفته های گذشته با صحبت از جدیدترین اخبار دو هفته گذشته آغاز شد.قدم بعدی انتخاب کتابی بود که باید برای هفته آینده بخوانیم . کتابهای زیادی از طرف فروغ و بقیه معرفی شدند و در نهایت کتاب معایب الرجال برای هفته بعد انتخاب شد. بعد از گذشت ۴۵دقیقه رفتیم سراغ کتاب اگر فرزند دختر دارید....
-
فمینیسم چیست؟ فمینیست کیست؟
دوشنبه 14 بهمنماه سال 1387 20:40
فمینیست در اصطلاح امروزی شخصی را گویند که طرفدار نسوان بوده از حقوق حقه آنان مدافعه می کند. برای تهوین احتیاجات و اصلاح وضعیات انفرادی و اجتماعی آنان مجاهدت می وزرد به عبارت اخری، پیرو و سالک مسلک «فمینیسم» می باشد. فمینیسم بر دو نوع است: یک عده طرفداری از نسوان را از نقطه نظر منافع و خطوطات شخصیه خودشان تلقی نموده در...
-
انحصارطلبی زورمندانه
یکشنبه 13 بهمنماه سال 1387 13:05
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA استثمار جنسیتی به مثابه گسترده ترین و در عین حال ریشه دارترین بی عدالتی تاریخی همچنان جزء لاینفک زندگی انسان هاست . از آنجا که بهره کشی نابجای بشر از زمینی که رویش می زید و دیگر موجودات زنده که خواسته و ناخواسته قربانی می شوند هم این قدمت را ندارد و علی رغم آن در رسانه ها...
-
گزارش جلسه دبروز ...
جمعه 4 بهمنماه سال 1387 00:45
جلسه دیروز گروه ۳ بهمن ۸۷ :بررسی فصل دوم از کتاب اگر فرزند دختر دارید نوشته النا جانینی بلوتی به انضمام چند مقاله با عنوان آیا مردان متحد فمنیسم هستند یا می توانند باشند بود . فصل دوم از کتاب مذکور بررسی دوران خردسالی است . کودک در حدود سه سالگی از جنس خود آگاهی یافته . رفتارهای بچه ها به دلیل پاسخ های متفاوت بزرگترها...
-
مردانی کنار زنان
چهارشنبه 2 بهمنماه سال 1387 21:26
«یک سال پیش از اعلان مشروطیت در ایران از راه روسیه و اسلامبول به اروپا سپس به مصر و حجاز و هند رفته در آغاز جنگ جهانگیر پشین به ایران برگشته با دختر نوشین روان حاج میرزا حسن رشدیه بنیانگذار آموزشگاه های جدید در ایران ازدواج کردم و در نخستین روز به وی گفتم که شما نباید از مردان رو بگیرید و باید برای رفع و آزادی زنان از...
-
فقط نــــــــــــــــــــــگاه زنانه و دیگر تقریباً هیچ
یکشنبه 29 دیماه سال 1387 02:18
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA زمان به عنوان عنصر تعیین کننده اتمسفر حاکم بر داستان از منظر جنبه های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، حالت گنگ و نامأنوس و بی مفهوم داشته و در پاره ای موارد مانند اختلاف سنی راوی و مرد زینت و سالهای آشنایی آنها در دانشگاه و اصولاً سالهای اولیه که داستان روایت می کند نسبت به...