معرفت شناسی[1] فمینیستی همچون بسیاری از حوزه های دانش فمینیستی با نقد آغاز می شود. فمینیستها با انتقاد از شیوه رایج در علم، به مناسبات تولید دانش و نمود قدرت در آن پرداختهاند.
انتقادات فمینیستها به معرفتشناسی هم شامل روششناسی غالب در علم است و هم نوع روش آنها در برخورد با موضوعات تحقیق. فمینیستها معتقدند که علوم مختلف _به خصوص علوم تجربی_ دارای سوگیریهای مردانه است. این سوگیری در موضوع شناخت و نوع نگاه به موضوعات تحقیق نمود داشته است.
مهمترین انتقاد فمینیستها به این ادعای علوم مختلف است که به صورت عینی به موضوعات کاری خود می پردازند. عینیت[2] گرایی در علوم، _که تنها متعلق به علوم تجربی نیست و علوم اجتماعی را هم در بر می گیرد_ به معنای جدایی فاعل شناسا/ عالِم/ ذهن (سوژه[3]) از موضوع شناسایی/ عالَم / طبیعت (ابژه[4]) است. این تفکیک متعلق به دوران مدرن است. فمینیستهایی چون بوردو[5] و کلر [6] معتقدند که « چنین تفکیکی در دوران پیش از مدرن وجود نداشت. جهان در این دوره به بیان تمثیلی همچون ارگانیسمی در نظر گرفته میشد که خود انسانها نیز بخشی از این ارگانیسم را تشکیل میدادند.» (باقری، 1382:105)
در چنین نگاهی به جهان ادراک حسی در فضایی بین سوژه و ابژه شکل میگیرد و دانش تنها حاصل ادراک فاعل شناسا نیست. علاوه بر این وقتی سهم جهان در معرفت بشری مهم انگاشته شود موجوداتی که در آن وجود دارند بیجان نبوده و ابعاد روحانی مییابند. اما با جدایی سوژه و ابژه، موضوع شناسایی موجودی بیجان تلقی شده و از جنبههای روحانی تهی میگردد. فاعل شناسا برای رسیدن به درک درست از این موجودات بیجان باید عقل خود را از هر گونه احساس نسبت به آن خالص کند. این نوع نگاه بی طرفانه و خالی از احساس به معنای عینیتگرایی است.
از نظر فمینیستها این تاکید علوم بر عینیتگرایی نشان از سوگیری مردانه آن است. به زعم آنها ویژگیهای عینیت در علم ناظر به خصوصیات مردانه است. اولویت دادن به ریاضیات و افکار انتزاعی، استانداردهای عینیت، بنای روش علمی و ماهیت ابزاری خردگرایی علمی تماما مبتنی هستند بر تصور نرینگی خیالی و آرمانی. (سردار،1385)
بسیاری از نظریاتی که با برچسب علمی مشخص میشوند و در مرکز آنها عینیت، عقلگرایی، تجربه ناب، فاعل شناسا قرار دارد، «به طور ضمنی مفاهیم و نظریه های خود را از یک دیدگاه آرمانی درباره شناخت اخذ میکنند که توسط انحصارطلبیهای مذکر و با موقعیتهای برجسته اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جوامع غربی سفیدپوست به وجود آمده و ارزیابی شده است.» (کد[7]، 201:1382)
به بیان دیگر نادیده گرفتن گروههای حاشیهای نظیر زنان باعث می شود که معرفت مطلوبی به دست نیاید و تا جایی پیش رود که مفهوم عینیت را هم زیر سئوال برد؛ زیرا اینگونه به قدر کافی دقیق و عینی به جوامع مختلف و تجربیات متفاوت گروههای مردم پرداخته نمیشود. هاردینگ[8] این مسئله را اینگونه مطرح میکند: « مشکل تصور رایج درباره عینیت چنانکه برخی ادعا کردهاند این نیست که بیش از حد دقیق یا بیش از حد عینیتبخش است، بلکه در این است که به قدر کافی، دقیق یا عینیت بخش نیست. » (باقری،111:1382)
با این رویکرد، از آنجا که شناخت با خصوصیات مردانه سازمان یافته و این ویژگیها به آن مشروعیت میدهد، زنان برای این که فاعل شناسا باشند باید بیاموزند که برای شناسنده بودن از دید مذکر به شناختهها نگاه کنند، همان طور که یاد می گیرند از دیدگاه مردانه به خود نیز به عنوان موضوع شناخت بنگرند.
فمینیستها تنها به نقد از معرفتشناسی بسنده نکردند بلکه خود نیز بدیلی برای آن ارائه داده اند. پیشنهاد فمینیستها در مقام بهبود معرفتشناسی علمی بوده است و به تبع آن روششناسی هم شامل می شود.
از جمله تلاشهای فمینیستها در این زمینه نظریه دیدگاه فمینیستی یا «معرفتشناسی دیدگاهی فمینیستی[9]» است که توسط نانسی هارتساک[10] و دوروتی اسمیت[11] آغاز شد و ساندرا هاردینگ آن را گسترش داد. مسئله مهم نظریه دیدگاه توجه به گروههای حاشیهای است. به زعم آنها از آنجا که زنان در طول تاریخ به حاشیه رانده شدهاند، «از دیدگاه ویژهای برای علم ورزی برخوردارند که مردان از آن محروم هستند.» (باقری، 116:1382)
نظریه دیدگاه به بیان کد « صرفا دیدگاهی در بین چشماندازها و منظرها نیست، بلکه یک موضع تحققیافته عقلانی و شکل گرفته سیاسی است که با تحلیلهای پرزحمت، نظامهایی را به وجود آورده که رفتارهای ظالمانه را مشروعیت می بخشد و در صمیم فاعل شناسا رسوخ می کند.» (کد،210:1382)
به طور کلی اصول نظریه دیدگاه را در 3 مورد خلاصه کرد: « 1) معرفت، محصول منظر و دیدگاه خاصی است. 2) منظر و دیدگاه زنان نسبت به دیدگاه مردان متفاوت است. 3) دیدگاه زنان از لحاظ معرفتشناختی نسبت به دیدگاه مردان امتیاز دارد (حورا،1382)
همچنین موضوعات زیر را مورد توجه قرار میدهند : «1) فمینیستهای دیدگاه، درباره اینکه مردم درباره جنسیت چه فکر میکنند، به تفکر میپردازند. 2) آنها درباره اینکه مردم آن چه را که درباره جنسیت میدانند، چگونه شناختهاند، بررسی میکنند. 3) آنها گفتارهایی را درباره روابط قدرت مبتنی بر جنسیت کنونی بیان میکنند. 4) آنها لازم است متوجه شوند که آیا یک فمینیسم با یک دیدگاه زنانه معرفت بیشتری از وضعیتهای معرفتشناسی یا نظری تولید میکند (Ramazanoglu, 2002).» (خادمی، 1387)
از جمله مسایل دیگری که در معرفتشناسی فمینیستی مورد توجه قرار میگیرد رویکرد ارتباط[12] و همدلی است. فمینیستها به جای تاکیدی که علوم بر عینیت و جدایی سوژه و ابژه دارند ارتباط را مهم می دانند. ارتباط ویژگی زنانه محسوب می شود و منظور از آن، ارتباط بین فاعل شناسا و موضوع شناسایی است. آنها معتقدند از آنجا که این ارتباط بین سوژه و ابژه در فرایند تحقیق اتفاق میافتد، باید موقعیت و علایق محقق مورد توجه قرار گیرد؛ تنها در این صورت، میتوان از عینیت قوی سخن گفت، عینیتی که خود را با درنظر گرفتن شرایط امکان خود تعریف میکند. از نظر فمینیستها «محققان نمیتوانند همچون ناظران مستقل، جدا و صامت عمل کنند، زیرا آنها به همان میزان که برای شواهد و قراین به دنبال پاسخ هستند، به دلیل دخالتها و مبادلات معرفت شناختی خود، در قبال جامعه معرفت شناسی هم باید پاسخگو باشند. » ( کد،206:1382)
گرچه معرفت شناسی فمینیستی مورد انتقادات بسیاری قرا گرفت، خود نیز تغییرات بیشماری را از سر گذراند. بسیاری از آنان امروزه این نظر را که روش پوزیتیویستی صرفا مردانه و روش کیفی و تفسیری زنانه است زیر سئوال میبرند و انتقادات رادیکال به عینیت علوم را هم کمتر به کار میبرند.
[1] Epistemology
[2]. Objectivity
[3] .Subject
[4]. Object.
[5]. Bordo.
[6]. Keller .
[7] . Lorraine Code
[8]. Harding
[9] Feminist standpoint epistomology.
[10] .Nancy Hartsock
[11] Dorothy Smith
[12]. Connection
_باقری، خسرو (1382). مبانی فلسفی فمینیسم. تهران: طرح توسعه تحقیقات علوم انسانی
_ خادمی، سمانه (1387).نظریه دیدگاه فمینیستی؛ شناخت شناسی در عرصه عمل. سایت مدرسه فمینیستی
_ سردار، ضیاءالدین(1385). توماس کوهن وجنگ های علم. ترجمه:جمال آل احمد، تهران: چشمه
_ کد، لوراین (1382). معرفت شناسی فمینیستی. مترجم: عباس یزدانی. در فمینیسم و دانشهای فمینیستی. ترجمه: عباس یزدانی، بهروز جندقی. قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران.
سلام دوست خوبم.
والا من طرفدار هیچ فرقهای نیستم.
به روزم با آثاری از......!خودت بیا حدس بزن.اگه بیای خوشحال میشم.
سلام،
سال نو را به شما تبریک می گم... بلاگ خیلی، خیلی جالبی دارید.
اگر دوست داری از امکانات بیشتری استفاده کنید، از تکنولوژی روز در بلاگ خود بهره برید و آن را به سایت تبدیل کنید، به سایت زیر مراجعه کنید.
http://www.30o.ir
این سایت به غیر از امکانات پایه، امکاناتی از قبیل نظرسنجی برای مطالب، ارزیابی مطالب، عضویت برای سایت خویش، گالری تصاویر، آپلود فایل، ایجاد شناسنامه برای کاربران، صندوق پیام در به مانند GMail برای ارتباط بین کاربران، شمارندهای در قدرت GoogleAnalytics و انجمن گفتگو را به رایگان در اختیار شما قرار میدهد.
از اینکه یک بار از این سیستم استفاده میکنید، ممنون.
موفق باشی...
سلام مطلب را خوندم خیلی خوب وجامع بود.مطلب را می شه اینطوری نقد کرد کسایی که در مورد بحث فمنیسم مرتب می خوانند موضوع تازه ای نبود وکسانی هم که در مورد مسائل فمنیستی نمی دانندمطلب سنگین بود. اگر مطلب را باز کنی من فکر کنم مخاطب بیشتری را پوشش می دهد.البته ببخشید که اینقدر بی پروا گفتم.
آره، رابطه ی زیبای دانش و قدرت!