تأملاتی پیرامون بدن...

صفحۀ 17 مهر 87 دفتر خاطراتم:

وقتی به عنوان یک زن سعی می کنم به تماشای وضع موجود بنشینم و انتخاب کنم که چگونه باشم. می دانم برای هویت سازی و البته نشان دادن هویت ساخته شده به دیگران مانور دادن روی بدن مستقیم ترین راه است. هر کاری بکنم و هر حرفی بزنم باز هم چشم اولین ابزار برخورد بشر با اطرافش است.

بدنم مرا به کجا می برد؟ جامعه بدن مرا به کجا می برد؟ جامعه مرا بر مبنای بدنم چگونه تعریف می کند؟

ادامه مطلب ...

ورود به عرصه روزنامه نگاری: نشریه دانش

  مطبوعات، از جمله اولین عناصر مدرنی است که به جامعه ایرانی وارد شد. اگرچه این عرصه همچون بسیاری عرصه های دیگر مردانه بود اما زنان به زودی حضور در آن را تجربه کردند.

دانش نخستین نشریه تخصصی زنان ایرانی است که به صاحب امتیازی خانم دکتر کحال منتشر می شد. وی، دختر میرزا یعقوب جدیدالاسلام همدانی، نخستین چشم پزشک زنی بود که در ایران اجازه طبابت گرفت.
 تاریخ انتشار این هفته نامه از سال 1289ه.ش ( 10 رمضان 1328، 1910م) تا 27 رجب 1329ه.ق. (1911م) بود. مطالب این مجله عمدتا شامل مسایل اخلاقی، علم خانه داری، بچه داری، شوهرداری و ترغیب زنان و دختران به سوادآموزی بود و با توجه به شرایط خاص زمانی که مجله درآن منتشر می شد تاکید داشت که «به طور کلی از پلیتیک و سیاست مملکتی سخنی به میان نمی راند».


ادامه مطلب ...

به استقبال روز مادر

تمام کودکی ام چروک افتاده زیر چشمانت

که سرمه می کشیدی آنها را

روزی که تمام دنیا یک جا در نگاهت آرام می گرفت

آن روز

که پیراهن پریان را از روی قامت تو می دوختند.

آن روز

که خود را در ظهر پس کوچه های بلوغت جا گذاشتی

با یک «آری»

از نو بشمار

ما شش نفریم و تو همیشه تا 5 شمرده ای

روزی هزار بار دویده ای

تمام مسافت زمین را

برای رسیدن به آرزوهای دیگران

آه...

نگران نباش

شب زود می خوابم و خوابهای خوب می بینم

قول می دهم

روزها که تنهایی

به خانه ای فکر کن بدون آشپزخانه

مقابل آینه بایست

تو همان دختری؟!

که ایستاده رو به روی روزهای بی خیالی

یا نشسته بر بی خیالی روزها؟!

...

آرزوهایت را به کدام باد دادی؟

تاریخ من

تو را تکرار نخواهد کرد.

من عاشق می شوم

شعر می گویم

موهایم را بارها و بارها مقابل آینه شانه می زنم

و تمام آرزوهای دنیا را زیر لب زمزمه نخواهد کرد.

من به تمام آرزوهایم خواهد رسید.

حتی اگر تمام کودکان زمین فرزندان من باشند.

حتی اگر تمام مردان زمینی

مرا با انگشت به هم نشان دهند.

مادر

من انتقام تو را از تمام آرزوهای دنیا خواهم گرفت! 

«فائزه شکری»

معرفت شناسی فمینیستی

معرفت شناسی[1] فمینیستی همچون بسیاری از حوزه های دانش فمینیستی با نقد آغاز می شود. فمینیستها با انتقاد از شیوه رایج در علم، به مناسبات تولید دانش و نمود قدرت در آن پرداخته­اند.

انتقادات فمینیستها به معرفت­شناسی هم شامل روش­شناسی غالب در علم است و هم نوع روش آن­ها در برخورد با موضوعات تحقیق. فمینیستها معتقدند که علوم مختلف _به خصوص علوم تجربی_ دارای سوگیریهای مردانه است. این سوگیری در موضوع شناخت و نوع نگاه به موضوعات تحقیق نمود داشته است.

ادامه مطلب ...

ایستگاهها

 

برخی زنان در عاشق انتظارند

در انتظار زندگی، در انتظار تلفنی

در انتظار لمس کردن زیر نور تابستانی

در انتظار خورشید

در انتظار درمان

در انتظار صدای زنی دیگری گه

بر آنها زندگی را ممکن کند.

زنجیرهایشان را پاره کند

و واژه ها بر زبانشان بنشاند

فرم ببخشد آهنگ نوشتارشان را

فریادشان را

تا دیگر به خواب رفتگان را

یادآور باشند از گذشته شان، آینده شان.

برخی زنان در ایستگاههای اشتباهی

در انتظار قطارشان هستند.

ادامه مطلب ...

قتل ناموسی، خشونت عریان

برای لیلا، دختری که در فرار همیشگی از مقتول شدن، از سایه خود هم می ترسید...

قتل‌های ناموسی، به قتلهایی اطلاق می‌شود که با انگیزه‌ی حفظ ناموس توسط خویشاوندان نزدیک زن، به دلیل برقراری رابطه با مردی خارج از خواست خانواده یا حتی مورد تجاوز قرار گرفتن از سوی مردی دیگر، انجام می‌شود. قربانیان این گونه قتل‌ها، اغلب زنان و دختران و یا مردانی که با آنها رابطه داشته و یا به آنها تجاوز کرده‌اند هستند.

بر اساس آمارهای سازمان ملل سالانه 5000 زن و دختر در اثر قتل‌های ناموسی به قتل می‌رسند. اگر چه بیشتر این قتلها در کشورهای جهان سوم واقع می شود اما محدود به این کشورها نیست.

واکنش‌های جهانی بسیاری به اینگونه قتل­ها صورت گرفته است و در کشورهای مختلف،  قوانین بازدارنده‌ای برای کاهش آن وضع شده است. نه تنها دولتمردان که بزرگان مذهبی هم آنرا تقبیح کرده و خواهان مقابله با آن شدند.(به عنوان نمونه می‌توان به فتوای سید محمد حسین فضل الله در لبنان در حرام بودن در حرام بودن این نوع قتلها اشاره کرد.)

ادامه مطلب ...

...

هرگز آرزو نکردم  

یک ستاره در سراب آسمان شوم  

یا چو روح برگزیدگان 

همنشین خامش فرشتگان شوم 

هرگز از زمین جدا نبوده ام 

با ستاره آشنا نبوده ام 

روی خاک ایستاده ام 

با تنم که مثل ساقه گیاه 

باد و آفتاب و آب را 

می مکد که زندگی کند...

 

فروغ فرخزاد

فمینیسم چیست؟ فمینیست کیست؟

فمینیست در اصطلاح امروزی شخصی را گویند که طرفدار نسوان بوده از حقوق حقه آنان مدافعه می کند. برای تهوین احتیاجات و اصلاح وضعیات انفرادی و اجتماعی آنان مجاهدت می وزرد به عبارت اخری، پیرو و سالک مسلک «فمینیسم» می باشد.

فمینیسم بر دو نوع است: یک عده طرفداری از نسوان را از نقطه نظر منافع و خطوطات شخصیه خودشان تلقی نموده در پیش معبوده نساء زانوی پرستش به زمین می گذارند؛ طریق ثنا خوانی و مداهنه پیش می گیرند و از روی کمال تعبد، عواطف ردیه و احترامات سخیفه را که ممکن است در زنان موجود باشد، نوازش می کنند و می ستایند. برای تکمیل اسباب گمراهی ایشان درصدد گشودن راههای جدید و ایجاد ظلالتهای نو به نو می آیند...

اصل فمینیسم یعنی طرفداری واقعی از نسوان به کلی غیر از این است. مدافعین صمیمی حقوق زنان، فقط آسایش و استراحت مادی و معنوی خود زنان را در نظر می گیرد، جد و جهد می ورزد که وضعیت حیاتیه آنان را در توی خانواده و در خارج آن به هر صورت در آغوش هیئت جامعه، اصلاح و تصحیح نموده با قوانین موضوعه، حمایت کل از استقلال مادی و معنوی زنان به عمل بیاورد. آنان را به طرف یک تکامل هر چه تمام تر و یک سعادت ممکن الحصول ارشاد و هدایت نماید. بنابراین فمینیست حقیقی فضائل حمیده نسوان را تشویق و تشجیع کرده، از ضعف و ناتوانی های آنان متالم می گردد و در اصطلاح معایب ایشان از هیچ  نوع فداکاری کوتاهی نمی ورزد...

فمینا (تقی رفعت)

روزنامه تجدد،18 فروردین 1299ه.ش.

مردانی کنار زنان

«یک سال پیش از اعلان مشروطیت در ایران از راه روسیه و اسلامبول به اروپا سپس به مصر و حجاز و هند رفته در آغاز  جنگ جهانگیر پشین به ایران برگشته با دختر نوشین روان  حاج میرزا حسن رشدیه بنیانگذار آموزشگاه های جدید در ایران ازدواج کردم و در نخستین روز به وی گفتم که شما نباید از مردان رو بگیرید و باید برای رفع و آزادی زنان از کفن سیاه اقدامات کنیم.

همسرم در پاسخ گفت:اغلب و اکثر ملت زمامداران و پیشوایان ایران کاملا مخالف این مرام هستند ما را تکفیر و واجب القتل خوانده از هیچگونه اضرار و آزار کوتاهی نخواهند کرد.

جواب دادم اقدامات سری و با احتیاط خواهیم کرد و امیدوارم با تدابیر لازمه به مقصود برسیم. وانگهی چون مرام ما مقدس و نجات بخش ایران است، بر فرض اگر خون ما بریزند سبب آبیاری درخت مبارک آزادی زنان بیچاره و ستمکش این کشور خواهد شد. »

ادامه مطلب ...

ترس و شهر

ترس از جنایت اعتماد به نفس زنان را کاهش داده و دسترسی آنها به فضای عمومی را محدود میکند. کاسکلا(1997) ترس زنان را بازتابی از ساختارهای قدرت جنسیتی جامعه ی بزرگتر می داند. او این دیدگاه را که ترسو بودن از خصایص زن بودن است را به چالش کشیده  و به پیروی از مسی معتقد است ” محدود کردن تحرک زنان چه در کاربری فضا و چه در کسب هویت ‏ٌوسیله ای برای زیر سلطه بردن آنها بوده است.“

ادامه مطلب ...

...

اگر همه آنانی که به تمنای کمکی / دستی به سوی من گشوده اند 

همه آن معصومان مقدس/ زنان درهم شکسته و ناتوان 

به زندان شدگان خود را کشندگان - 

اگر آنها تنها یک کوپک برایم فرستاده بودند  

  من ثروتمندتر از همه مصر می شدم... 

اما آنها پولی نفرستادند 

در عوض مرا سهمی از نیرویشان بخشیدند 

و اینک هیچ چیز در جهان  / نیرومندتر از من نیست. 

و اینک می توانم همه چیز را تاب آورم 

                          

                     حتی این زمانه را...  

 

 

«آنا آخماتووا» 

 

آنا آخماتووا در ویکپدیا   

فصلنامه سمرقند ویژه آنا آخماتووا

به بهانه تولد فروغ

می­آیم، می­آیم، می آیم

با گیسویم: ادامه بوهای زیر خاک

با چشمهایم: تجربه­های غلیظ تاریکی

با بوته­ها که چیده­ام از بیشه­های آن سوی دیوار

می­آیم، می­آیم، می آیم

و آستانه پر از عشق می­شود

و من در آستانه به آنها که دوست می­دارند

و دختری که هنوز آنجا

در آستانه پر عشق ایستاده، سلامی دوباره خواهم داد.

 

«به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد»

فروغ فرخزاد     

فروغ شاعره­ای جستجوگر

 احمد شاملو

شعر فروغ همیشه برای من یک چیز زیبا بوده است، اگر این صفت برای بیان کیفیت شعر فروغ کافی باشد.

فروغ، تا آن حدی که من می شناسم و به من اجازه می دهد که قضاوت کنم، در شعرش- همچنانکه در زندگی- یک جستجوگر بود. من هرگز در شعر فروغ نرسیدم به آنجایی که ببینم فروغ به یک چیز خاصی رسیده باشد. همچنان که ظاهراً زندگیش هم همینطور بود. یعنی فروغ چیز معینی را جستجو نمی کرد. در شعر او حتا خوشبختی یا عشق هم به مثابه چیزی که دنبالش برویم و پیدایش کنیم مطرح نمی شود. او در زندگی اش هم هرگز دنبال یک چیز خاص نرفت، خواه به وسیلهﻯ شعر، خواه به وسیلهﻯ فیلم و خواه به وسیلهﻯ هر عامل دیگر. من او را همیشه به این صورت شناختم که رسالت خودش را در حد جستجو کردن پایان داد.

ادامه مطلب ...

حاشیه ای بر مطلب " نوشتن مهمتر از جراحی پلاستیک صورت است."

نمی دانم !

نمی دانم و امیدوارم بیراهه نرفته باشم !

برداشتم از مطلب "نوشتن مهمتر از جراحی پلاستیک صورت است." نوعی توصیه به مشارکت بیشتر برای بانوان است . چه چیز کم هزینه تر از نوشتن؛ چه فعالیتی، کنش و یا حتی واکنشی راحت تر از نوشتن؛ نشستن و نوشتن حتی خوابیدن و نوشتن ! آیا سهل تر از این سراغ گرفته اید ؟

با جاری شدن هر کلمه از ذهن و نقش بستن آن بر کاغذ یا مانیتور، یک غنچه از منیت نویسنده می شکفد که عطر آن می رود و می رود تا بر تارک افکار و قلب ها بنشیند و برآیند این عطرهاست که نسیمی، بعد بادی و زان پس توفانی  می آفریند که کژاندیشان را یارای تاب آوردنشان نیست . زیبا نیست پدیداری یک لبخند از پس یک عمر درهمی چهره که گریبان گیرمان شده است برای خود و خوانندگانمان .

اما با احترام فراوان برای خانم مرنیسی، نوشتن حتی موی سپید را نیز درمان گرست . آنجا که نظرات مساعد دیگران می تواند غبار پیری را نیز از سر بزداید، حتی می ماند وقتی دیگر حتی موی سپیدی نیست . نوشتن اکسیر نامیرایی است .


امیدوارم ...

نوشتن مهمتر از جراحی پلاستیک صورت است.

فاطمه مرنیسی

نوشتن را هر روز به کار برید. پوست شما به خاطر خاصیت عالی نوشتن از نو ساخته می شود! از لحظه­ای که بیدار می­شویم نوشتن فعالیت بافت­های سلولی را ارتقا می­دهد. با اولین علامتی که روی صفحه سفید کاغذ می­گذارید، کیسه­های زیر چشم­تان بلافاصله محو شده و پوست صورتتان از نو تازه می­شود و تا ظهر به بهترین حالت باقی می­ماند. نوشتن با ترکیبات فعالش به بازسازی پوست کمک می­کند و در آخر روز خط صورت­تان کم­عمق­تر شده و چهره­تان دوباره شاداب می­شود.

باید خاطر نشان کنم که نوشتن بهترین دارو برای درمان انواع بحران­ها و چروک­هاست. تنها چیزی را که مداوا نمی­کند موی سفید است...

ادامه مطلب ...

چیزهایی درباره کیت میلت (Kate Millett)

          

 «تظاهرات تنازع بقاست... من اصلا فکر نمی کردم که این همه زن مبارز و آگاه به جنسیت خود ببینم... حالا زنان ایران در مرکز مبارزه ما در جهان قرار گرفته اند...» این گفته ها از آن کیت میلت فمینیست آمریکایی است. او که 8 مارس 1357 ه.ش. در تظاهرات ضد حجاب در کنار زنان ایرانی حضور داشت، _ اگرچه چند روز بعد از کشور اخراج شد_ جز معدود فمینیستهایی است که به فعالیتهای زنان مشرق زمین علاقمند بود. 

میلت مجسمه ساز، فیلمساز ، نویسنده و فمینیست آمریکایی است که نامش بیش از هر چیز با کتاب معروف «سیاست جنسی» گره خورده که در 1970 چاپ  کرده است. سیاست جنسی پایان نامه دکتری میلت در دانشگاه کلمبیا بود که مفاهیم و تفسیرهای جدیدی را به ادبیات جنبش زنان وارد کرد و بعدها مرجع بسیاری از فمینیستها شد.

میلت در ایران نامی آشناست؛ با این وجود، اثری از او ترجمه نشده است. تنها ترجمه از آثار میلت به فارسی بخشهای بسیار اندکی از سیاست جنسی با عنوان«مبانی ایدوئولوژیک، بیولوژیک، جامعه شناسی، روانشناسی، اقتصادی و آموزشی و پرورشی تئوری سیاست جنسی» است که توسط سازمان زنان در تاریخ نامشخصی به چاپ رسیده است.

این نوشته تلاشی است برای بررسی اهم موضوعاتی که میلت به عنوان یک فمینیست موج دومی به آن توجه کرده است.

ادامه مطلب ...

ما...

آغاز سال 1387، آغاز ما بود. گروهی در امتداد گروههای مطالعاتی دیگر؛ ناممان شد گروه مطالعات 5 . جمعی که دغدغه زنان دارد و گویا جوان است! همه اینها باعث می­شد جوری تفاوت بیابیم و به همین دلیل طرحهای جدیدی را برای خود تدارک دیدیم!  کتابهای نظری، رمان، حرف درباره تجربه زیسته­مان، نوشتن درباره کتابها و..

آغاز گروه ما با کتاب «انقیاد زنان» «جان استوارت میل» بود، به همراه بحثهای آزادی درباره مسایل مختلف.  بعدتر رمان «ودیگران» محبوبه میرقدیری هم نقد شد. کتاب بعدی «اتاقی از آن خود» نوشته «ویرجینیا ولف» بود که آهسته و پیوسته پیمودیمش! البته در این میان « کافه پیانو»ی فرهاد جعفری هم خوانده و نقد شد!

حالا این راهرو از آن ماست برای ادامه آن آغازی که با آغاز سال 87 همراه بود. ما اینجا قرار است از همان دغدغه­هایی بنویسیم که ما را در کنار هم قرار داد. از گزارش جلسات گروهمان تا حرفهایی که دوست داریم جایی مکتوبش کنیم!!

قدم زدن در این راهرو را به شما پیشنهاد می کنیم!